آخرنامه



اکنون برایت پنهان می‌نویسم خدایا!
اکنون که طاقتی در پاهایم نمانده و چشم‌هایم بار خستگی دارند.
از این عادات میگسلمهمین امروز همین امروز .مطمئن باش و ببخش! لطفا

مطمئن باش و رحمت کن لطفا!

به سویت می دوم! اولین دویدنم خواب قیلوله‌ای ست که دوست دارم مرا به تو پیوند بزند حتی برای لحظاتی

غفلتم را از یاد ببر.
چون دلوانگان بریده از همه جا می آیم.

این ۱۴ روز آخرین روزهاست و این ۴۰روز آخرین فرصت های گسستن از گناه به سوی تو تنهایی!

پس شک نکن که می آیم.می آیم مشتاق.

صبر کن برایمهمین یک بار را لااقل! 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سورس 2 وب معرفی برترین سایت ها فروشگاه صنایع چوبی چوبکار story-world آپديت نود 32 - يوزرنيم و پسورد جديد نود 32 - لايسنس نود 32 سالنامه مشهد قرص لاغری گلربا Tasha